نرخ بهره (Interest Rate) چیست؟
نرخ بهره (Interest Rate) هزینه وام گرفتن پول است که معمولا به صورت درصد سالانه بیان میشود. اگر شما وام ۱۰۰ دلاری با نرخ ۱۰ درصد دریافت کنید، در انتهای سال ۱۱۰ دلار بدهکار خواهید شد. اگر تمام بدهی ایالات متحده که توسط شرکتهای غیرمالی، مصرف کنندگان و نهادهای دولتی دریافت شدهاند را جمع کنید، به رقم ۴۶.۳ تریلیون دلار میرسد که تمامی آنها مشمول نرخ بهره میشوند و باید بهره بدهند. (به نرخ بهره، در آمریکا نرخ وجوه فدرال نیر میگویند بنابراین در این مقاله منظور از هر دو عبارت، نرخ بهره است.)
چه کسی یا چه چیزی نرخ بهره را تعیین میکند؟
فدرال رزرو نقش زیادی در تعیین نرخهای کوتاه مدت و میان مدت دارد. کمیته بازار آزاد فدرال (Federal Open Market Committee یا FOMC)، از هفت نفر که جزو هیئت مدیره هستند و پنج نفر از روسای ۱۲ بانک منطقهای فدرال رزرو تشکیل میشود. این کمیته در سال چندین جلسه تشکیل داده و هدف نرخ بهره فدرال را تعیین میکنند. بانکها ذخایر خود را با این نرخ به یکدیگر وام میدهند. نرخ وجوه فدرال (Federal Funds Rate) مبنای نرخهای بهره دیگر مانند نرخ وامهای رهنی، بدهی کارتهای اعتباری و خطوط اعتباری وثیقه شده با مسکن و… است.
برای نرخهای وام بلند مدت، بازار اوراق قرضه (Bond) را داریم. معاملهگرانی که اوراق خزانه داری (Treasury bonds) را خرید و فروش میکنند، بازده اوراق (Yield) را بر اساس انتظاراتی مانند تورم و رشد اقتصادی، بالا و پایین میبرند. وقتی بازده این اوراق افزایش مییابد، نرخ وامهای رهنی ۳۰ ساله و سایر وامهای مرتبط با بازدهی اوراق خزانه بلند مدت و همچنین نرخهای مربوط به دیگر اوراق قرضه منتشر شده توسط دولتهای ایالتی، محلی و شرکتها افزایش مییابند. سقوط بازده اوراق خزانهداری دقیقا عکس این اتفاق را سبب میشود.
آیا بازده اوراق خزانه همیشه با افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو افزایش مییابد؟
خیر. بازده کوتاه مدت و میان مدت نرخ وجوه فدرال رزرو را دنبال میکنند. اما بازده اوراق بلند مدت خزانهداری نسبت به انتظارات تورمی و همچنین پیشبینی نرخ وجوه فدرال واکنش بیشتری نشان میدهد. کالین مارتین (Collin Martin)، یک متخصص در موسسه شواب (Schwab) میگوید:« هنگامی که فدرال رزرو نرخها را افزایش میدهد ضرورتا بازدهی اوراق طولانی مدت افزایش پیدا نمیکنند.»
تفاوت بین نرخ بهره و بازده اوراق قرضه چیست؟
نرخ بهره معمولا به بهره سالانهی بدهیهای ایجاد شده با پرداخت وام یا سپرده پس انداز، مانند حسابهای بازار پول (MMA: یک نوع حساب بانکی) یا گواهی سپرده اشاره دارد. اوراق قرضه معمولا تا زمان سررسید، بهره میاندورهای ثابتی را پرداخت میکند که به آن کوپن (Coupon) میگویند. (برای درک اصطلاحات مربوط به اوراق قرضه، حتما پست “همه چیز درباره اوراق قرضه” را مطالعه کنید.) وقتی یک شرکت اوراق قرضه منتشر میکند، نرخ کوپن و بازده با هم مطابقت دارند، اما این شرایط همین طور باقی نمیماند چرا که اوراق قرضه معامله میشوند و قیمت آنها نوسان میکند. به عنوان مثال، یک اوراق قرضه با ارزش اسمی (Face Value) ۱۰۰۰ دلار با نرخ سود ۱۰ درصد، ۱۰۰ دلار در سال پرداخت میکند و ۱۰ درصد سود میدهد اما اگر قیمت اوراق به ۹۰۰ دلار کاهش یابد، با خرید آن، بازده ۱۱.۱ درصد بدست خواهید آورد و اگر قیمت آن به ۱۱۰۰ دلار افزایش یابد بازده به ۹.۱ درصد میرسد. (ارزش اسمی یک ورق بهادار به ارزش آن در زمان سررسید گفته میشود که معادل ارزش اسمی آن ورق، دلار دریافت میشود.)
چه عواملی تعیین میکنند که قیمت اوراق بهادار در برابر تغییرات نرخ بهره چه واکنشی نشان دهد؟
هرچه زمان سررسید اوراق قرضه بیشتر باشد، حساسیت آن نسبت به تغییرات نرخ بهره بیشتر است. به عنوان مثال اگر اوراق قرضه خزانهداری ۳۰ ساله با کوپن ۷ درصد به فروش برسد، قیمت اوراق خزانهداری ۳۰ ساله با کوپن ۵ درصد به شدت کاهش پیدا میکند. چرا که تفاوت ۲ درصد پس از ۳۰ سال تفاوت قابل توجهی ایجاد میکند. اما اوراق قرضه پنج ساله با کوپن مثلا دو درصد، درآمد آنچنانی را در طول عمر خود ایجاد نمیکند. به علاوه اوراق قرضه کوتاه مدت سریعتر به سررسید میرسند در نتیجه سرمایهگذاران قادرند با سرعت بالاتری، دوباره در بازارهای با بازده بیشتر سرمایهگذاری کنند.
بهترین راه برای بررسی حساسیت یک اوراق قرضه به نرخ بهره، بررسی مدت زمان مانده تا سررسید آن است. ارزش یک اوراق قرضه با دوره سررسید پنج سال، در صورت افزایش یک درصدی نرخ بهره، به اندازه ۵ درصد کاهش مییابد. اوراق خزانهی ۱۰ سالهای که فرضا در یک سال گذشته ۲.۴ درصد بازدهی داشته است و اکنون ۹ سال تا زمان سررسید آن باقی مانده، اگر نرخ بهره یک درصد رشد کند حالا ۴ سال زمان میبرد تا مقدار سود دریافتی از این اوراق به حدی برسد که کاهش ایجاد شده در قیمت اوراق به سبب افزایش نرخ بهره را جبران کند.
نرخ بهره چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
با کاهش نرخ بهره، فعالیتهای اقتصادی با ارزانتر شدن وامستانی، تحریک می شوند و مصرفکنندگان و مشاغل به افزایش هزینهها و سرمایهگذاری تشویق خواهند شد. نرخ بهره بالا برعکس عمل میکند. نرخ بهره بالا با افزایش هزینه وامستانی برای بانکها، مشاغل و مصرف کنندگان، فعالیتهای اقتصادی را محدود میکند. فدرال رزرو با تنظیم نرخهای کوتاه مدت، سرعت اقتصاد را در سطحی پایدار حفظ میکند تا تورم بسیار بالا یا بسیار پایین رخ ندهد. اما بانکهای مرکزی همیشه موفق نیستند. در بحران مالی (Great Recession) سال ۲۰۰۸ فدرال رزرو نرخ بهره را به نزدیک صفر کاهش داد اما نتوانست جلوی رکود را بگیرد. همچنین بهبودی پس از رکود نیز به کندی رخ داد.
بیشتر بخوانید: نرخ بهره منفی یا NIRP چیست و چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
چه رابطهای بین تورم و نرخ بهره وجود دارد؟
با ظهور علائم تورم، نرخ بهره (و بازده اوراق قرضه) افزایش مییابند. اگر بانک فدرال متوجه شود که اقتصاد برافروخته (Overheating) شده است، بانکداران در بانکهای مرکزی، نرخ بهره را برای کاهش فعالیت اقتصادی و مهار افزایش قیمتها، افزایش میدهند. هنگامی که تورم کاهش پیدا میکند، اگر بانک مرکزی احساس کند که این کاهش تورم منجر به رکود میشود (Recession)، نرخها را کاهش میدهند. بانک فدرال نمیخواهد تورم خیلی پایین باشد چراکه این امر باعث کاهش هزینهها و فعالیت اقتصادی میشود. معمولا بانکهای مرکزی سطح تورم دو درصدی را به عنوان نرخ بهینه تورم در نظر میگیرند. در مجموع هدف از بالا و پایین کردن نرخ بهره، دستیابی به تورم پایدار و پایین، رشد اقتصادی پایدار و حداکثر اشتغال است.
بیشتر بخوانید: رابطه بین اوراق قرضه، نرخ تورم و نرخ بهره چگونه است؟
نرخ بهره چه تاثیری بر بازار سهام دارد؟
در صورت کاهش نرخ بهره، شرکتها میتوانند هزینه وامستانی خود را کاهش دهند. این موضوع منجر به افزایش سرمایهگذاری و هزینهها شده و در نتیجه درآمد و سود نیز افزایش پیدا میکنند. با افزایش نرخ بهره، تقاضا برای کالا و خدمات کاهش مییابد و سود شرکتها تحت تاثیر قرار میگیرد و قیمت سهام کاهش پیدا میکند.
نرخ بهره همچنین میتواند با تاثیر بر بازده اوراق، بازده بورس را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی نرخ بهره و بازده اوراق قرضه افزایش پیدا کنند، سرمایهگذاران ممکن است بازده بالاتر در بازار درآمد ثابت را جذابتر از سرمایهگذاری سهام بدانند. بیشترین آسیب پذیری از نرخ بهره و بازده اوراق قرضه در سهام ارزشی مبتنی بر سود تقسیمی مانند شرکتهای تلفن و خدمات عمومی (utilities) به عنوان نمایندگان اوراق قرضه شناخته میشوند. همچنین اگر سرمایهگذاران به این نتیجه برسند که افزایش هزینه استقراض منجر به تضعیف اقتصاد میشود، نرخهای بالا میتواند منجر به سقوط بازار سهام شود.
در صورت افزایش نرخها، استراتژی سرمایهگذاری چگونه باید باشد؟
جفری گوندلاچ (Jeffrey Gundlach)، مدیرعامل شرکت DoubleLine Investment Management معتقد است که باید به اوراق قرضه که سررسید نسبتا کوتاهی دارند پایبند بود. وی میگوید نرخ بهره وام در صورت افزایش نرخ کوتاه مدت بازار به سمت بالا تعدیل میشود. (با مکانیسمی که پیشتر توضیح داده شد) گوندلاچ (Gundlach) همچنین بخشهایی از بازار بورس را که میتوانند از نرخ بهره و تورم بالاتر بهرهمند شوند، توصیه میکند. وی میگوید، سهام بانکها، شرکتهای صنعتی و تولیدکنندگان مواد پایه مانند مس و سیمان، در این سناریو خوب عمل میکنند.
نرخ بهره در بازار فارکس چه تغییری ایجاد میکند؟
در بازار فارکس، جریان سرمایه (Capital Flow) یکی از اصول فاندامنتال است. به طور خلاصه جریان سرمایه، به جهت حرکت وجوه نقد از یک کشور به کشور دیگر گفته میشود. به عنوان مثال اگر سرمایهگذاران به سمت سرمایهگذاری در یک کشور خاص علاقهمند شوند، قاعدتا برای سرمایهگذاری مجبور به خرید ارز آن کشور هستند و این امر جریانی از سرمایه به سمت آن ارز ایجاد میکند. به عنوان مثال هنگامی که سرمایهگذاران خارجی بخواهند در سهام S&P 500 سرمایهگذاری کنند، باید دلار خریداری کنند. این بدین معنی است که جریان سرمایه از ارز آن کشور وارد دلار میشود.
عوامل زیادی در ایجاد جریان سرمایه دخیل هستند اما یکی از مهمترین آنها، نرخ بهره است. درست مثل سرمایهگذاران، سفته بازان (Speculators) و معاملهگران همواره به دنبال حداکثر کردن بازده سرمایهگذاری خود هستند، کشورهایی که بالاترین نرخ بهره واقعی (نرخ بهره اسمی منهای تورم) را در کنار دادههای اقتصادی قوی دارند، بیشترین جذابیت را برای آنها دارد.
نرخ بهره چگونه ارزش ارزها را تغییر میدهد؟
در نمودار زیر، یک مثال عالی از جریان سرمایه در جفت ارز NZDUSD مشاهده میشود. در ساعت ۲۱:۰۰ به وقت گرینویچ (۱۲:۳۰ به وقت ایران) در روز چهارشنبه، بانک مرکزی نیوزلند (RBNZ)، تصمیم خود را برای افزایش نرخ بهره ( افزایش ۰.۲۵%) منتشر کرد. در آن زمان نرخ هدف بانک مرکزی به ۳.۲۵ درصد رسید و بلافاصله پس از آن قیمت دلار نیوزلند رشد چشمگیری پیدا کرد.
چرا این اتفاق رخ داد؟ وقتی بانک مرکزی نیوزلند نرخها را افزایش داد، اختلاف نرخ بهره میان دلار امریکا و نیزولند، به ۳ درصد افزایش یافت. معاملهگران و سرمایهگذارانی که میخواستند از این اختلاف نرخ بهره سود کنند، دلار آمریکا را فروخته و دلار نیوزلند را خریداری کردند. در نتیجه پول به سرعت از دلار آمریکا خارج و به دلار نیوزلند وارد شد که در نتیجه باعث حرکت زیر در نمودار مذکور شد.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
بیشتر بخوانید:
دیدگاه خود را بنویسید