استراتژیهای تعیین حجم معامله برای معاملهگران فارکس
در این مقاله به معرفی انواع استراتژی های تعیین حجم معامله (Position Sizing) برای معامله گری در تمامی بازارها به ویژه بازار فارکس میپردازیم.
با ظهور اینترنت، معامله در بازار فارکس که تا پیشازاین حوزه اختصاصی بانکهای بزرگ، صندوقهای سرمایهگذاری، شرکتها و اشخاص متمول بود، اکنون برای هرکسی که به شبکه اینترنت جهانی متصل میشود و حتی با کمترین سرمایه، قابلدسترس شده است.
در حالی که امکان کسب سود زیادی در بازار فارکس بهخاطر لوریجهای زیادی که توسط کارگزاران فارکس پیشنهاد میشود وجود دارد، از سوی دیگر این ویژگی (لوریج) آنلاین ترید فارکس میتواند یک راه برای نابود کردن تریدرهای تازهکار و ناآشنا با ریسکهای بزرگی که در ذات معاملهگری ارزها وجود دارد باشد.
معامله استراتژیک در بازار فارکس صرفنظر از بزرگی سرمایهای که وارد معامله میشود معمولا شامل تعداد زیادی از فاکتورهایی است که باید کاملاً و دقیق قبل از ورود به یک معامله بررسی شود. مهمترین فاکتور آزمایش کردن (بک تست) و توسعه دادن یک برنامه معاملاتی هدفمند میباشد که در حالت ایدهآل به تریدر میگوید که در چه زمانی وارد معامله شود در چه زمانی خارج شود و همینطور مقدار ریسکی که معاملهگر برای هر موقعیت در نظر میگیرد را نیز مشخص میکند.
مدیریت ریسک و سرمایه بخشی از برنامه معاملاتی است که حجم معامله در آن بسیار مهم است خصوصاً برای معاملهگرانی که میخواهند برای بلندمدت در این بازار کار کنند و این مقاله روی این مطلب بحث خواهد کرد.
اهمیت حجم معامله در مدیریت ریسک فارکس
حجم مناسب در معامله یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت، در مدیریت سرمایهای است که در حساب یک تریدر فارکس وجود دارد. تعیین حجم مناسب معامله نسبت به اندازه کل حساب معاملاتی، ریسک ایجاد شده نسبت به شانس موفقیت مورد انتظار (ریسک به ریوارد) و ریسک بازار با توجه به سطح نوسانات از اجزا اساسی یک برنامه معاملاتی سالم میباشد . یک مدیریت سرمایه مناسب و تعیین درست حجم معامله میتواند بهخوبی جلوی در خطر افتادن سرمایه معاملهگر را در هنگام وقوع یک حرکت ناخواسته و غیرمنتظره در بازار که در خلاف جهت معامله او رخ میدهد را بگیرد.
از نظر استراتژیکی، تعیین درست حجم معامله در معاملات به تریدر کمک میکند تا ریسک ذاتی معامله در فارکس را بهخصوص در یک بازار نوسانی کمتر کند. اندازه ریسکی که هر تریدر به طور معمول برای خود در نظر میگیرد مربوط به مدیریت سرمایه در برنامه معاملاتی اوست. یک تریدر خوب به طور ایدهآل حجم معامله را با توجه به معیارهایی که او در برنامه معاملاتی خود قرار داده است و با آنها احساس راحتی میکند از قبل مشخص میکند.
یک استراتژی برای مشخصکردن حجم معامله، فاکتوری حیاتی در برنامه معاملاتی یک تریدر تازهکار است، چراکه اگر او ریسک بسیار زیادی را برای شروع معامله گری بکند بخصوص در یک بازار نوسانی، شانس بقای حساب او در بازار بسیار کاهش پیدا میکند و قبل از اینکه بتواند به کمترین سودی از بازار دست پیدا کند از بازار حذف میشود.
بیشتر بخوانید: ۸ استراتژی معاملاتی برتر فارکس و مزایا و معایب آن
توضیحاتی که در ادامه خواهد آمد استراتژیهای تعیین حجم معامله را که توسط معاملهگران فارکس به کار میرود با جزئیات کامل به شما نشان خواهد داد.
استراتژیهای محبوب تعیین حجم معاملات در بین معاملهگران فارکس
معاملهگران فارکس معمولاً روشهای خاص خودشان را برای ریسککردن در بازار دارند و میتوانند از بین تعداد بسیار زیادی روشهای مختلف تعیین حجم یکی را برای خودشان انتخاب کنند و این مطلب باید بهتفصیل در برنامه معاملاتی آنها آورده شود.
برای مثال، خیلی از معاملهگران مایلاند حجم معاملهشان را بر اساس مقدار ریسکی که حاضرند به کل حسابشان وارد شود تعیین کنند. یک معاملهگر کهنهکار معمولاً میداند که چه درصدی از پول درون حسابش را میخواهد در یک معامله ریسک کند.
بهعلاوه خیلی از معاملهگران حرفهای حجم معاملهشان را در شرایط خیلی نوسانی بازار یا زمانی که باختهای پشتسرهم دارند کمتر میکنند. این کار به طور قابلملاحظهای ریسک کلی آنها را کاهش میدهد و در نتیجه خسارت کمتری بهحسابشان وارد میشود.
تعدادی از روشهای محبوب تعیین حجم معاملاتی در زیر آورده شده و درباره آن توضیح خواهیم داد:
معامله با حجم ثابت (Fixed Lot Position Sizing)
این روش همچنین با اسم “مدیریت سرمایه باارزش ثابت” هم شناخته میشود. این روش شاید یکی از سادهترین روشهای محبوب بین معاملهگران است که برای تعیین حجم معامله از آن استفاده میکنند. در این استراتژی یک عدد مشخصی برای حجم مورد معامله از پیش در نظر گرفته میشود، بدون توجه به اینکه چه مقدار پول در حساب معاملاتی شما وجود دارد یا حساب شما قبلاً چقدر نوسان داشته است. بهعنوانمثال با یک حساب دههزاردلاری یک معاملهگر میتواند حجم مشخصی برای هر ترید در نظر بگیرد.
مهمترین مزیت این روش سادگی آن است. این روش بسیار ساده و قابل مدیریت است چراکه تنها به تعداد حجم قرارداد میپردازد و در نتیجه بهحساب معاملاتی اجازه میدهد که بهصورت حسابی (ریاضی) رشد کند یا با یک حجم ثابت در طول یک مدت زمانی مشخص نتایج دلخواه را به دست بیاورید. این روش بهخصوص برای کسانی مناسب است که میخواهند در پایان ماه سودشان را از حساب خارج کنند.
با این حال یکی از معایب این روش این است که به تریدر اجازه نمیدهد با ایجاد تغییرات در موجودی حساب، حجم خود را متناسب با آن تغییر دهد و ریسک و لوریج خود را بهینه کند. این موضوع میتواند باعث بزرگ و بزرگتر شدن افتها (drawdowns) در حساب وی شود که در حالاتی که معاملهگر دچار ضررهای پشتسرهم میشود میتواند بسیار برای او ناراحتکننده و غیرقابلتحمل باشد.
تعیین حجم با روش درصد ثابت (Fixed Fractional Position Sizing)
این روش در سال ۱۹۹۰ توسط رالف وینس (Ralph Vince) در کتابش به نام “فرمولهای مدیریت پرتفوی” ارائه شد، این روش حجم معامله را بهصورت درصد مشخصی از کل پول موجود در حساب معاملاتی در نظر میگیرد.
این بدان معناست که ریسک هر معامله درصد یا کسر مشخصی از کل سرمایه موجود در حساب یا مقداری مشخص از سرمایه است که معاملهگر تمایل به ریسککردن آن است.
از آنجا که در این روش تعداد واحد حجم معامله نماینده یک درصد ریسک ثابت است و به تبع آن مبتنی بر موجودی حساب برای هر معامله تغییر میکند، ریسک کل سرمایه بهصورت درصد یا کسری از کل سرمایه موجود در حساب معاملاتی ثابت باقی میماند. اگر سرمایه رو به کاهش باشد میتوان واحدها را (حجم) کوچکتر کرد و در حالتی که حساب معاملاتی روبهرشد باشد میتوان حجم را بیشتر کرد.
ریسک معامله در این روش برابر است با، میزان سرمایهای که تریدر مایل است وارد بازار کند و از طرفی بهاندازه حد ضرری که از قبل تعیین شده هم، بستگی دارد (که مقدار دلاری آن قابل محاسبه است). اگر از حد ضرر نمیخواهید استفاده کنید میتوانید اندازه ریسک را با توجه به “حداکثر افت سرمایه” یا “متوسط ضرر” حساب کنید که هریک از آنها در یک روز شلوغ میتواند مقدار قابل توجهی باشد.
بیشتر بخوانید: ۵ استراتژی تعیین حد ضرر در معاملات
در تئوری، از آنجا که حجم معامله به صورت درصد مشخصی از کل سرمایه را است، در نتیجه ریسک ازدستدادن کل سرمایه عملاً صفر است. با این وجود در عمل بهخصوص در بازار نوسانیای مانند فارکس حد ضرر میتواند با مسئله لغزش یا اسلیپیج (slippage) روبهرو شود و عملاً خیلی دورتر از حد ضرر واقعی شما، موقعیت معاملاتی بسته شود و در بعضی موارد این امر میتواند منجر به از بین رفتن کل حساب معاملاتی شود. از این رو بهترین کار این است که همیشه یک درصد ثابت و کوچک از کل سرمایه در هر معامله استفاده شود.
مزیت دیگری که این روش دارد اثر مرکب آن در معاملات برنده است. به طوری که همچنان که حساب شما بزرگتر میشود سایز هر معامله هم به نسبت کل حساب بزرگتر خواهد شد و حساب شما تصاعدی رشد خواهد کرد بهعلاوه اگر تریدر دچار ضررهای متوالی شود این روش بهصورت اتوماتیک حجم هر معامله را کاهش میدهد که در نهایت باعث کاهش ریسک روی کل سرمایه میشود.
تنها عیب این روش زمانی رخ میدهد که شما با حساب معاملاتی کوچکی معامله میکنید. در این وضعیت به علت کوچک بودن سرمایه کلی حجم هر معامله بسیار کوچک میشود و در نتیجه نمیتواند اندازه حساب را به میزان چشمگیری بالا بیاورد. بهعلاوه معاملات برنده نیاز دارند تا با حجم بزرگتری انجام شود تا بتوانند سود بیشتری کسب کنند. همچنین کم کردن حجم معامله در زمانی که با ضررهای متوالی روبهرو هستید باعث میشود تا نتوانید حساب معاملاتی را از افت بزرگی که به آن دچار شده بهصورت بهینهای بازیابی کنید خصوصاً زمانی که شانس به شما رو آورده و معاملاتتان به سود میرسد.
تعیین حجم با نسبت ثابت (Fixed Ratio Position Sizing)
این روش در ابتدا توسط رایان جونز (Ryan Jones) در کتابش به نام “بازی معامله گری” معرفی شد. در این روش از رابطه بین رشد و ریسک صحبت میشود در نتیجه این روش به معاملهگر ابزار دقیقی میدهد که بفهمد چه زمانی میتواند حجم معامله را کم یا زیاد کند.
این روش اجازه میدهد تا حجم معامله که بهعنوان تابعی از سود یا ضرر بهدستآمده است روی حساب بزرگتر یا کوچکتر شود. معاملات برنده به حجم معامله اضافه میکنند در حالی که معاملات بازنده از حجم معامله میکاهند تا ضرر کمتر شود. ضمناً این روش به معاملهگر اجازه میدهد تا مارجین قابلدسترس خود را افزایش دهد و همزمان ریسک خود را کاهش دهد.
این تکنیک برای حسابهای کوچک بسیار ایده آل است در صورتی که ترید های برنده پیاپی داشته باشد. همچنان که حساب معاملاتی در طی تریدهای برنده بزرگتر میشود، تریدر میتواند پرریسکتر شود و حجم را بالاتر ببرد و برعکس اگر بازار برخلاف تریدر حرکت کند حجم معامله را کم میکند و تریدر راهی محافظهکارانهتر پیش میگیرد و اگر سیستم معاملاتی تریدر ضررهای بیشتری برای او به بار آورد او میتواند در نهایت معامله را متوقف کند. (در دوره رایگان “بانکداران چگونه در فارکس معامله میکنند” که به زودی توسط UtoFX ارائه میشود یک نوع از این روش ارائه میشود.)
ریسک اصلی در این روش شامل پتانسیل افت حساب در مراحل اولیه کار باشد. اگر با یک معامله در مرحله اولیه حساب دچار افت بزرگ شود در نهایت حساب با مشکلات فراوانی برای برگشتن به تعادل اولیه روبهرو خواهد شد. در نتیجه برای اینکه این روش بهدرستی کار کند بهخصوص در زمانی که کار با مشکل روبهروست، میزان افت حساب نباید از مقدار مشخصی که از قبل تعیین شده است بالاتر رود.
تعیین حجم با ریسک ثابت (Fixed Risk Position Sizing)
در این روش معاملهگر میتواند حجم معامله را بر اساس ریسک معامله در یک بازار خاص تعیین کند که بهوسیله روشهای مشخصی از جمله میزان نوسانات بازار تعیین شده است. در این روش هرچقدر که ریسک و نوسان بازار بیشتر شود حجم معامله کوچکتر میشود و برعکس هرچه ریسک کمتر شود حجم معامله بزرگتر میشود.
همچنین با این روش حجم معامله بهجای اینکه تابع اندازه حساب معاملاتی باشد، تابعی از اندازه ریسک بازار است؛ بنابراین سودها و ضررها منجر به رشد یا کاهش ثابت در حساب معاملاتی نمیشوند. برای مثال اگر فاصله تا حد ضرر در معامله روی جفتارزهای GBPUSD و EURUSD یکسان باشد در این روش، روی GBPUSD حجم کمتری برای معامله تعیین میشود چرا که پویایی و تلاطم پوند بیشتر از یورو است. (بیشتر بخوانید: همه چیز در مورد جفت ارز GBPUSD پوند دلار)
مزیت اصلی این روش این است که به تریدر اجازه میدهد تا حجم معامله را با ریسک اولیه معامله تنظیم کند و هر معامله با شرایط موجود بازار تطبیق پیدا میکند. در یک بازار نوسانی این امر منجر به کوچک شدن حجم معامله میکند که کمک بسیاری به محافظت کردن از پرتفوی در مقابل افتهای ناخواسته و شرایط نوسانی بازار میکند. علیرغم همه اینها پوزیشنهای بزرگتر را میتوان در شرایط آرامتر بازار به ویژه روی ابزارهای معاملاتی کم تلاطم استفاده کرد که منجر به ایجاد سود بزرگتر میشود.
عیب این روش در این است که اندازهگیری ریسک میتواند در اثر یک شوک ناگهانی در بازار تغییر کند و این امر زمانی رخ دهد که شما یک معامله باز دارید و روشی که بتواند با اینگونه تغییرات تطبیق پیدا کند باید در برنامه معاملاتی آورده شود. در این حالت تنظیم کردن حجم معاملاتی بهترین کار است.
بیشتر بخوانید: چگونه در ۷ گام یک برنامه معاملاتی بسازیم؟
بهعنوانمثال اگر نوسان در یک جفت ارز بعد از انتشار یک خبر ناخواسته به طور ناگهانی بالا برود، شما میتوانید حجم معامله را کم کنید تا با این کار اندازه ریسک معامله به حالت قبلی (یعنی زمانی که پوزیشن را باز کردید) بازگردد و برعکس اگر نوسان جفت ارز کم شد و بازار خیلی آرام شود، با توجه به شرایط کم ریسک بازار شما میتوانید حجم معامله را بیشتر کنید.
این روش تعیین حجم معامله این قابلیت را نیز دارد که بتوان آن را با روش “درصد ثابت از سرمایه” (fractional position sizing) ترکیب کرد، درنتیجه وقتی سرمایهی حساب شما بهخاطر سودها افزایش مییابد میتوانید متناسب با تلاطم و نوسان بازار، درصد مشخصی از حساب رو ریسک کرد که کوجب افزایش حجم معاملات با بالا رفتن موجودی حساب میشود. در نتیجه میتوانید اندازه ریسک موقعیتهای جدید را هم به همان نسبت بیشتر کنید و برعکس.
ماشینحساب فارکس تعیین حجم (Forex Position Size Calculator)
بهعنوان بخشی از کار آمادهشدن برای معامله، بر اساس برنامه معاملاتی، معمولاً یک معاملهگر باید یک ماشینحساب برای تعیین حجم معامله درست کند البته اگر در برنامه او چیزی بهغیر از “حجم ثابت (تعداد قرارداد ثابت) ” باشد.
این ماشینحساب برای محاسبه حجم معامله (قرارداد) برای هر ترید استفاده میشود و با یک برنامهنویسی ساده در اکسل و باز نگه داشتن آن روی کامپیوتر برای ترید قابل انجام است. این روش از روش محاسبه دستی مطمئنتر است. بهمحض اینکه شما تصمیمی برای معامله گرفتید حجم مناسب را محاسبه میکنید و میتوانید آن معامله را باز کنید.
سایر ملاحظات ریسک و مدیریت ریسک، با استفاده از حد ضرر
تعداد دیگری از پارامترهای ریسک که به نظر میرسد ارزش بررسی کردن داشته باشد و میتوانند در برنامه معاملاتی و تعیین حجم مفید باشد را در اینجا با هم بررسی میکنیم. بهعنوان مثال برای در امان ماندن (از شرایط ناخواسته بازار)، یک تریدر باید ضرر را در هر معاملهای پیشاپیش قبول کند و بتواند حتی با وجود زیان ده معامله متوالی همچنان در بازار باقی بماند و ازآنجاکه این ده معامله نباید بیشتر از ۲۵ درصد افت در حساب او ایجاد کند این بدان معنی است که بیشتر از ۲ درصد پرتفوی نباید در هر معامله مشخص مورد ریسک قرار بگیرد.
بهمحض اینکه معاملهگر مشخص کند که چه مقدار ضرر را میتواند قبول کند و با آن راحت است، یک حد ضرر برای هر معامله باید تعیین شده و یا در سفارش قرار داده شود، یا با دقت زیر نظر گرفته شود. یک تریدر کهنهکار بعد از اینکه برنامه معاملاتی خودش را بهینه کرد معمولاً میداند که کجا باید سفارش حد ضرر را بگذارد و اغلب با تحلیل نموداری، این مطلب مشخص میشود.
۲ قانون سرانگشتی برای زمانی که از حد ضرر برای مدیریت ریسک در بازار فارکس استفاده میکنید باید در نظر گرفته شود:
- هرگز حد ضرر را برای رسیدن به یک حجم معاملاتی مشخص که دوست دارید دستکاری نکنید، بهجای این کار همیشه حجم معامله را با توجه به مقدار ریسک و حد ضرر خود که بر اساس تحلیل پیدا کردهاید تعیین کنید.
- با پارامترهای یکسان برای هر معامله و بدون توجه به اینکه چقدر حجم معامله نسبت به فاصله حد ضرر تغییر میکند معامله کنید. از قراردادن پول بیشتر زمانی که اندازه حد ضرر زیاد شده اجتناب کنید و از ریسککردن پول کمتر در زمانی که حد ضرر کوچک است اجتناب کنید (حجم معامله را متناسب با ریسک انتخاب کنید نه فاصله حد ضرر). همیشه موقعیت معاملاتی خود را با پارامترهای از قبل تعیین شده برای ریسک تنظیم کنید.
بیشتر بخوانید: سه استراتژی مهم برای خروج از معامله؛ چگونه میتوان از یک معامله سودآور خارج شد؟
چه روشی استفاده کنیم؟
بهخاطر وجود نوسان ذاتی و بسیار بالا در معاملات جفت ارزها، انتخاب یک تکنیک مناسب برای تعیین حجم معامله برای موفقیت معاملهگر در فارکس بسیار حیاتی است. اولین و مهمترین چیزی که برای تعیین حجم و معامله باید در نظر بگیرید، باقیماندن در بازار است، تا بتوانید روزهای دیگری هم معامله کنید و این امر جز با مدیریت ریسک صحیح امکانپذیر نمیباشد. موفقیت و برنده شدن هدف دوم است. چراکه اگر نتوانید دیگر معامله کنید عملاً شانس موفقیت شما به طور کامل از بین رفته است.
بسته به اینکه از چه روشی برای تعیین حجم معامله استفاده میکنید. یک معاملهگر باید حجم معامله، پارامترهای ریسک و درصد ریسک سرمایه موجود در هر معامله را از پیش تعیین کند. هر معاملهگر از دیگری متفاوت است و هرکسی روش خودش را برای مدیریت سرمایه دارد بعضیها عملکرد بهتری از دیگران در طول زمان و موقعیتهای متفاوت نشان میدهند و گاهی یک روش تعیین حجم برای یک معاملهگر بهتر از دیگر روشها کار میکند و لزوماً آن روش برای کسانی که با استراتژی متفاوتی کار میکنند مناسب نیست.
بیشتر بخوانید: چرا داشتن انضباط و برنامه روتین روزانه در معامله گری ضروری است؟
یک روش خوب مدیریت سرمایه میتواند به یک تریدر متوسط کمک کند تا معاملهگر بهتری شود و یک تریدر خوب را عالی میکند. برای مثال تریدری که نیمی از اوقات برنده است و از معاملات بازنده، قبل از اینکه زیان آن معاملات به حد قابلتوجهی برسد بیرون میاید و میداند چگونه معاملات برنده را نگه دارد تا به سود بالایی برسد بهسرعت از سایر تریدرهایی که هیچ برنامه مشخصی ندارند سبقت میگیرد.
منبع: forextraininggroup
دیدگاه خود را بنویسید