تحلیل بین بازاری

تحلیل بین بازاری توسط تحلیل‌گر تکنیکال معروف بازارهای مالی، جان مورفی (John J. Murphy) در سال ۲۰۰۴ در کتابش به نام “تحلیل بین بازاری: سودآوری از روابط کلی بازار” معرفی شد. پیشرفت‌های بعدی در تکنولوژی شبکه‌های عصبی که در سیستم‌های معاملاتی اعمال شد این موضوع را برای معامله گران فارکس بسیار برجسته‌تر کرد. (جان مورفی نویسنده کتاب‌های تحلیل تکنیکال و تحلیل بین بازاری است.)

تحلیل بین بازاری را می‌توان هم‌زمان در بازارهای موازی و در میان ۴ بازار اصلی مالی که شامل: بازار فارکس، بازار کالاها، بازار اوراق قرضه و بازار سهام است در نظر گرفت.

تحلیل بین بازاری برای تشخیص پیشرفت چرخه تجاری و اینکه چگونه این مطلب روی سایر بخش‌های بازار تأثیر می‌گذارد می‌تواند استفاده شود.

از این ‌رو تکنیک‌های تحلیل بین بازاری می‌تواند یک پیش‌بینی بلندمدت برای تحلیل گران سرمایه‌گذاری در بازار و مدیران کسب و کار مهیا کند.

بخش‌هایی که در ادامه این مقاله خواهد آمد، قوانین اولیه و اصولی تحلیل بین بازاری و روش‌های آن و اینکه چگونه معامله‌گران فارکس می‌توانند از تحلیل بین بازاری برای تصمیم‌گیری بهتر در معاملاتشان استفاده کنند را توضیح می‌دهد.

چرا باید از تکنیک‌های پیش‌بینی تحلیل بین بازاری استفاده کنیم؟

قیمت بازار و نوسانات نرخ مبادله ممکن است بسیار آشفته، نامنظم‌ و تصادفی به نظر آیند، اما زمانی که معامله گران داده‌های جدید را می‌بینند نظرات جدیدی هم به دست می‌اورند و آن‌ها را با شرایط جدید بازار تعدیل می‌کنند. بااین‌همه علی‌رغم ظاهر تصادفی قیمت‌ها در بازار، تحلیل گران مشاهده کرده‌اند که رفتارهای بازار در قالب الگوهای خاصی تکرار می‌شوند. به‌علاوه آنها توجه کرده‌اند که الگوهای مشابه، تمایل به تکرار خود دارند و ازاین‌رو می‌توانند برای یک ناظر تیزبین، برای پیش‌بینی قیمت‌ها در غالب روند قیمتی بازار ارزشمند باشند.

این الگوهای قیمتی می‌توانند عملاً در همه بازارها و همه تایم فریم‌ها و به طور ویژه‌ای برای بحث تحلیل بین بازاری مورد استفاده قرار گیرند. با توجه‌ به ذات طبیعی بازارهای مالی بین‌المللی و توانایی معامله گران در جذب و واکنش سریع به داده‌ها، ازآنجا که شرکت‌کنندگان در این بازارها به مسائل سیاسی و اقتصادی یکسان و در آن‌ واحد دسترسی دارند بازارهای مرتبط، همزمان با هم به این رویدادها واکنش نشان می‌دهند.

روابط متقابل بازار جهانی بدان معنی است که معامله گران فارکس نیاز دارند تا به‌جای اینکه فقط بروی تحلیل تکنیکال یک جفت ارز تمرکز کنند، از آنچه که در بازارهای مرتبط می‌گذرد نیز آگاه باشند. مطلب گفته شده می‌توانست در گذشته‌های دور کافی باشد اما امروزه عصر ارتباطات است و تکنولوژی، داده‌های اقتصادی را به‌سرعت در دسترس همه قرار می‌دهد و معامله گران باید خود را با این شرایط وفق دهند.

استفاده از تحلیل بین بازاری به معامله گران ارز کمک می‌کند تا حاشیه سود بهتری در بازارهای جهانی و بازارهای مالی مرتبط که فارکس در آن نقش کلیدی و محوری ایفا می‌کند به دست آوردند و معامله گران اوراق قرضه و معامله گران بازار کامودیتی و بازار سهام نیز به همان صورت و به همان نسبت بهره‌مند شوند.

برخی معامله‌گران فارکس از روابط متقابل بین بازاری به‌خاطر سادگی آن چشم‌پوشی می‌کنند، اما این افراد که از کنار این وابستگی متقابل بازارها می‌گذرند در نهایت باعث ضرر خودشان می‌شوند. یادگرفتن اینکه چگونه از تحلیل بین بازاری در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی‌تان استفاده کنید، می‌تواند تفاوت بزرگی در سودآوری و ضرردهی شما ایجاد کند، به‌خصوص در دوره کنونی که وابستگی بازارهای به هم پیوسته، در سطح جهانی هر روز بیشتر می‌شود.

روابط کلیدی بین بازاری

۴ بازار اصلی که برای تحلیل بین بازاری استفاده می‌شود شامل بازار ارز، سهام، اوراق قرضه و کالا، همیشه باهم در ارتباط و تقابل هستند و تحلیل گران این موضوع را در طول سال‌ها فهمیده‌اند. این روابط جاافتاده بین بازارها به تحلیلگرانی که با آنها آشنا هستند اجازه می‌دهد تا پیش‌بینی‌هایی درباره رفتار بازارها بر اساس مشاهدات روی بازارهای همبسته انجام دهند.

تحلیل بنی بازاری 2همبستگی یعنی میزانی از تمایل دو بازار برای ارتباط داشتن یا همسو بودن با هم که این رابطه می‌تواند به شکل خطی باشد. همبستگی مثبت نشان می‌دهند که بازارهای همبسته تمایل دارند باهم در یک‌جهت حرکت کنند درحالی‌که همبستگی منفی یا معکوس نشان‌دهنده این است که بازارها تمایل به حرکت در جهت مخالف هم را دارند.

بیشتر بخوانید: راهنمای همبستگی جفت ارزها در بازار فارکس

همان‌طور که جان مورفی (John J. Murphy) در کتابش درباره تحلیل بین بازاری که قبلاً به آن اشاره شد نشان می‌دهد که تعدادی روابط همبستگی کلیدی بین سهام، ارز، کالا و اوراق قرضه وجود دارد. هفت تا از مهم‌ترین روابط بین بازاری به شرح زیر است:

  • روندها در کالاها (کامودیتی) و دلار آمریکا همبستگی منفی دارند. این رابطه بین بازاری می‌گوید اگر دلار آمریکا به‌تازگی افت کرده است ما باید انتظار یک حرکت صعودی در بازار کالاها را داشته باشیم.
  • قیمت کالاها و اوراق قرضه همبستگی منفی دارند درحالی‌که قیمت کالاها و نرخ بهره همبستگی مثبت دارند. این بدان معنی است که وقتی‌که قیمت کالاها بالا می‌رود ما باید انتظار یک افت در قیمت اوراق قرضه و روند صعودی در نرخ بهره را داشته باشیم.
  • قیمت اوراق قرضه و بازار سهام همبستگی مثبت دارد درحالی‌که نرخ بهره با سهام همبستگی منفی دارد. این رابطه می‌گوید که بالارفتن قیمت اوراق قرضه و پایین آمدن نرخ بهره منجر به صعودی شدن بازار سهام می‌شود درحالی‌که افت قیمت اوراق قرضه و بالارفتن نرخ بهره منجر به نزولی شدن بازار سهام می‌شود. این رایج ترین رابطه مشاهده شده در بین بازارهاست چراکه بروز تورم در اکثر اقتصادها شایع است.
  • افزایش قیمت اوراق قرضه هم‌زمان با نزولی شدن بازار سهام به‌ندرت دیده می‌شود، و رخداد چنین حرکتی، نشانه یک شرایط ضدتورمی و رکودی در اقتصاد است.
  • بازار اوراق قرضه معمولاً قبل از بازار سهام جهتش را عوض می‌کند. براین‌اساس معکوس شدن قیمت اوراق قرضه می‌تواند به‌عنوان یک اندیکاتور پیشرو برای معکوس شدن بازار سهام در اقتصاد دیده شود.
  • یک ارز درحال‌رشد همبستگی مثبتی با قیمت سهام و اوراق قرضه مربوط به آن پول را دارد. این بدان معنی است که روند صعودی در دلار آمریکا برای بازار سهام آمریکا و اوراق قرضه آمریکا روند صعودی در پی دارد درحالی‌که روند نزولی در دلار امریکا برای بازار سهام و اوراق قرضه روند نزولی در پی دارد.
  • اگر قیمت کالاها در حال افزایش باشد، یک افت در ارزش دلار امریکا می‌تواند منجر به افت در بازار سهام و قیمت اوراق قرضه امریکا شود و به شکل معکوس اگر قیمت کالاها در حال کاهش باشد یک جهش در ارزش دلار امریکا باعث یک حرکت صعودی در سهام و اوراق قرضه می‌شود.

این همبستگی‌ها یک پایه و اساس بنیادی در ارتباط بین تورم و نرخ بهره و ارزشگذاری دارایی‌ها دارد چرا که فرایند ارزیابی و ارزش‌گذاری بازار برای مشخص کردن قیمت منصفانه محصولات، شرکت‌ها و نرخ ارزها توسط شاخص‌هایی پایه انجام می‌شود.

تحلیل بین بازاری نه‌تنها در بین بازارهای سهام و ارز و کالا و اوراق قرضه از یک‌پایه و بنیاد قوی برخوردار است که همچنین این روابط با روش‌های مختلفی که در قلمرو تحلیل تکنیکال است نیز می‌تواند تحلیل شود.

ابزارهای تحلیل بین بازاری

یکی از محبوب‌ترین روش‌ها برای انجام تحلیل بین بازاری شامل مشاهده حرکات قیمت و نوسانات نرخ مبادله در هریک از ۴ بازار مالی مرتبط است. همانند بسیاری از بخش‌های تحلیل بازار یکی از ابزارهای اصلی برای تحلیل بین بازاری، نمودار قیمت و نرخ مبادله است که در طول زمان تغییر می‌کند.

برای مثال تحلیلگر بین بازاری اغلب نمودار عملکرد هریک از ۴ بازار را روی همدیگر قرار می‌دهد تا روند و پراکندگی آنها را از رابطه مورد انتظار بین آنها برای یافتن فرصت‌های معاملاتی بررسی کند. ازآنجا که بازارها در طول بازه های زمانی مشخص متفاوت عمل می‌کنند نمودار عملکرد به تحلیل‌گر اجازه می‌دهد تا عملکرد بازار های مختلف را مقایسه کند . این نوع از تحلیل تکنیکال بین بازاری به تحلیل‌گر اجازه می‌دهد تا عملکرد یک دارایی را با توجه ‌به درصد تغییر قیمت بسته شدن (close) در طول زمان ارزیابی کند.

هریک از خط‌های رنگی در نمودار عملکرد نشان‌دهنده درصد تغییر مشاهده شده برای یک دارایی مشخص از نقطه شروع در سمت چپ نمودار است. تحلیل گران می‌توانند از این نمودار برای مقایسه چندین دارایی به کمک روی ‌هم قراردادن گراف خطوط عملکرد مختلف در یک نمودار استفاده کنند.

شکل زیر یک مثال از چگونگی نمودار عملکرد برای تحلیل بین بازاری را نشان می‌دهد. نمودار “مقایسه‌ای عملکرد بین بازاری” نشان‌داده‌شده در این شکل نشان‌دهنده عملکرد شاخص سهام S&P500 ، شاخص CRB (کامودیتی) ، شاخص دلار امریکا و شاخص اوراق خزانه ده‌ساله امریکا است که روی همدیگر و با رنگ‌های مختلف کشیده شده است.

تحلیل بین بازاری 1

این شکل از “تحلیل نموداری بین بازاری” به تحلیل‌گر یا معامله‌گر اجازه می‌دهد تا ببیند چگونه روابط بین بازاری در طول زمان شکل می‌گیرد و اینکه آیا هیچ رفتار عملکردی می‌تواند نشانه‌ای بر وجود پتانسیل معامله سودآور در حال حاضر باشد یا نه. همچنین به آنها اجازه می‌دهد تا هفت رابطه بین بازاری مذکور یا روابط دیگری که خودشان ممکن است شناسایی کنند را، ارزیابی کنند.

معامله ارز و تحلیل بین بازاری

بسیاری از معامله گران فارکس اولین باری که به مفهوم تحلیل بین بازاری برخورد می‌کنند، زمانی است که همبستگی بین ارزش ارزهایی را که معامله می‌کنند و کالاهای کلیدی استراتژیک مانند طلا و نفت را مشاهده می‌کنند. برای مثال دلار استرالیا ، دلار نیوزلند و دلار کانادا به‌خاطر همبستگی با کالاهایی چون طلا و نفت، به‌عنوان یک ” ارز کالامحور” است.

بیشتر بخوانید: چرا دلار استرالیا و دلار نیوزلند وابسته به رشد اقتصادی چین هستند؟

برخی از مهم‌ترین روابط بین ارز و کالا همراه با توضیحی که چرا این روابط وجود دارد در زیر آمده است:

روابط ارزهای مرتبط با طلا:

  • قیمت طلا و ارزش دلار امریکا همبستگی منفی دارد. به خاطر اینکه سرمایه‌گذاران تمایل دارند تا پول بی‌پشتوانه کاغذی مانند دلار امریکا را بفروشند و در قبال آن دارایی‌های ملموس و دارای ارزش ذاتی مانند طلا را در زمان‌هایی که بحران‌های سیاسی و اقتصادی به وجود می‌آید بخرند.
  • قیمت طلا و ارزش دلار استرالیا همبستگی مثبت دارد. این رابطه به این دلیل است که استرالیا سومین تولیدکننده بزرگ طلا در جهان است. این کشور اقیانوسی هم‌اکنون تقریباً در هرسال حدود ۵ میلیارد دلار طلا صادر می‌کند که در نتیجه آن اقتصادش بسیار به ارزش این فلز زرد درخشنده حساسیت نشان می‌دهد. یک جهش در قیمت طلا منجر به بالارفتن نرخ مبادله AUDUSD می‌شود.
  • قیمت طلا و ارزش دلار کانادا همبستگی مثبت دارد. همانند دلار استرالیا کانادا هم تولید کننده پنجم طلا در جهان است. از این رو زمانی که قیمت طلا بالا می‌رود USDCAD افت می‌کند چرا که دلار کانادا تقویت می‌شود.
  • قیمت طلا و ارزش دلار نیوزلند همبستگی مثبت دارد. نیوزلند هم مانند کانادا و استرالیا صادرکننده طلا و در رتبه ۲۵ ام جهان است.
  • قیمت طلا و ارزش یورو، پول اتحادیه اروپا همبستگی مثبت دارد. این رابطه به این خاطر شکل‌گرفته است چون زمانی که سرمایه از دلار امریکا خارج می‌شود تمایل دارد تا وارد یک دارایی باارزش مانند طلا و یورو شود. یک افزایش در قیمت طلا همراه با یک جهش در EURUSD است.

بیشتر بخوانید: مهم‌ترین نکات معامله جفت ارز EURUSD در فارکس

  • قیمت طلا و ارزش فرانک سویس همبستگی مثبت دارد. فرانک سویس بهشت امن همه ارزهاست اگرچه فرانک سوییس، طبق قانون دیگر نیازی به پشتوانه‌ی ۴۰ درصدی طلا ندارد ولی بانک ملی سوییس همچنان مقدار قابل توجهی طلا ذخیره دارد که باعث شده است این پول با ارزش‌تر از سایر ارزهایی که این ذخیره را ندارند باشد. افزایش قیمت طلا همراه با کاهش قیمت USDCHF خواهد بود چراکه فرانک قوی می‌شود.

روابط ارزهای مرتبط با نفت

  • قیمت نفت و ارزش دلار کانادا همبستگی مثبت دارند. این رابطه به‌خاطر این است که کانادا یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت در جهان است. کانادا تقریباً ۲ میلیون بشکه نفت هر روز به‌تنهایی به امریکا می‌فروشد. افزایش قیمت نفت باعث کاهش نرخ مبادله USDCAD خواهد شد چراکه دلار کانادا تقویت می‌شود.

بیشتر بخوانید: همه چیز درباره جفت ارز USDCAD

  • قیمت نفت و ارزش ین ژاپن همبستگی معکوس دارد. این رابطه به‌خاطر این است که ژاپن یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان نفت است از این رو افزایش قیمت نفت باعث تقویت USDJPY می‌شود چراکه ین ژاپن ضعیف می‌شود.

رابطه ارز با بازار سرمایه

علاوه بر همبستگی قیمت کالاهای ذکر شده برخی جفت ارزها به تغییرات در بازار سرمایه هم واکنش نشان می‌دهند.

برای مثال زمانی که شاخص بورس ژاپن (NIKKEI) افت می‌کند، USDJPY هم افت می‌کند چراکه سرمایه‌گذاران ین ژاپن را مکان امنی برای گذاشتن سرمایه‌شان می‌یابند و ارزش ین تقویت می‌شود.

یکی دیگر از روابط پیچیده ارز با بازار سرمایه مربوط به احساس ریسک و میزان نسبی ریسک گریزی در بین سرمایه‌گذاران بازار است. زمانی که سرمایه‌گذاران کمتر ریسک‌گریز هستند در نتیجه بیشتر ریسک می‌کنند و بازار سرمایه شروع به رشد می‌کند. به همین شکل جفت ارزهایی مانند AUDUSD ,NZDUSD, ERUJPY تمایل به رشد در این شرایط دارند و ارزهایی مانند USDCAD , EURAUD , GBPAUD تمایل به کاهش.

از سوی دیگر زمانی که سرمایه‌گذاران بیشتر ریسک‌گریز شده‌اند و به دنبال محلی امن هستند در نتیجه بازار سهام افت می‌کند. در این موقعیت جفت ارزهایی مانند AUDUSD , NZDUSD , EURJPY  افت می‌کنند و ارزهایی مانند USDCAD , EURAUD, GBPAUD رشد می‌کنند.

ساخت یک سیستم معاملاتی بین بازاری

زمانی که معامله گران متوجه تحلیل بین بازاری می‌شوند اکثر آنها می‌خواهند بدانند چگونه با این روش کارشان را شروع کنند. همچنین می‌خواهند بدانند چطور این روش را در فارکس می‌توانند بکار بگیرند تا یک سیستم معاملاتی بر اساس داده‌های باارزش توسعه دهند.

جزئیات بسیاری در توسعه و آزمایش یک سیستم معامله بین بازاری نهفته است که خارج از حوزه این مقاله است. بااین‌همه به‌عنوان یک نقطه شروع، معامله‌گری که مشتاق یادگیری است می‌تواند بیاموزد که چگونه از نمودارهای عملکردی مانند گراف نشان داده شده در چارت موجود در این مقاله، به‌عنوان یک ابزار کلیدی در تحلیل بین بازاری استفاده کند. این امر به آنها کمک می‌کند تا درباره همبستگی بین بازارها بیشتر بدانند و مطمئن شوند روابط قبلی هنوز پابرجاست.

معامله‌گران فارکس باید درباره روابط نسبی بین ارزها و کالاها و حرکات بازار سهام که به‌صورت تفصیلی در بالا آمد آگاه باشند. از این رو زمانی که به‌خاطر انتشار اخبار غیرمنتظره، یک حرکت تندوتیز در یک طرف بازار ارز می‌بینند، می‌توانند بسته به اینکه همبستگی مثبت یا منفی وجود دارد، منتظر یک واکنش در جهت بالارفتن یا کاهش جفت ارز دیگر باشند.

منبع: ForexTrainingGroup