کدام دارایی ها وضعیت همه گیری را جدیتر دنبال کرده است؟
یکی از ویژگی های اصلی بازارها تفاوت رفتار آنها در همه گیری نسبت به شرایط یک رکود عادی است. مثلا داراییهای ریسکی مثل سهام شرکتهای فناوری در مدت همهگیری اخیر رشد داشتهاند؛ این درحالی است که داراییهای امن سنتی در این مدت رفتاری ناهمگن داشتهاند. بنابراین شاید بد نباشد به عنوان سرمایهگذار به الگوی پنهان در ارتباط با این موارد ابتلا به بیماری پی ببرید.
برای نشان دادن مشکل اجازه دهید واکنش طلا در دوران کووید را در نظر بگیریم.
با سقوط بازار های جهانی انتظار افزایش طلا وجود داشت. اما این فلز گرانبها نیز به دلیل کمبود نقدینگی به پایین کشیده شد. برخی تحلیل گران فکر میکنند که اگر همبستگی دارایی های شما به اندازه کافی نزدیک به عدد ۱ باشد، تنوع سبد سهامی کمک چندانی به شما نخواهد کرد.
بیشتر بخوانید: راهنمای همبستگی ارزها در بازار فارکس
بازیابی منظم و اختلال در بازار
نکته ای که در مورد رکود مربوط به کووید وجود دارد اینست که این نوع رکود، بازار-محور نیست بلکه سیاست-محور است.
می توان استدلال کرد که این رکود «مصنوعی» یا حتی «سیاسی» است، به گونهای که داراییهایی به وضعیت بنیادین بازار پاسخ نمی دهند ، بلکه به سیاست عمومی واکنش نشان میدهند. این امر به نوبه خود جریان عادی سرمایه گذاری را مختل می کند، زیرا سرمایه گذاران به جای آنکه واقعا بررسی کنند در آینده ارزش چه چیز افزایش پیدا میکند، سعی می کنند پیشبینی کنند که مقامات دولتی چه خواهند کرد. به عنوان یک مثال واضح، بیایید به نفت نگاه کنیم. همه گیری قاعدتا به معنای کاهش قیمت نفت خام است، زیرا روش استاندارد جلوگیری از همه گیری محدودیت سفر است. قیمت نفت خام با افزایش تعداد موارد کووید کاهش یافت.
اما در واقع اینجا ارتباط بین کووید ۱۹ و قیمت نفت یک همبستگی نبود، زیرا سقوط قیمت ناشی از رقابت بین عربستان سعودی و روسیه بود. پس از موافقت اوپک با کاهش تولید، قیمت نفت خام بالاخره با وجود افزایش موارد کووید در زمستان گذشته، حتی به سطوحی بالاتر از پیش از همه گیری افزایش یافت.
دستیابی به روندها
بنابراین، یافتن همبستگی مستقیم بین موارد کووید و دارایی ها عملاً غیرممکن است. به همین دلیل است که سرمایه گذاران باید این نوع سیگنالهای بازار را ابتدا از کانال انتظارات از نحوه عملکرد مقامات فیلتر کنند. بازار همیشه تحت تأثیر تصمیم مقامات محلی مبنی بر تعطیلی مشاغل یا صدور دستور تعطیلی قرار دارد، نه تعداد موارد. تعداد موارد کرونا به سادگی راهنمای این است که آیا ممکن است شاهد ادامه قرنطینه باشیم یا نه. گفته میشود هر اقتصاد بزرگ سطوح تحمل متفاوتی برای تصمیمگیری درمورد زمان شروع قرنطینه دارد.
به عنوان مثال نیوزلند به دنبال یک مورد سرایت در جامعه، قرنطینه ملی را صادر کرد. بانک مرکزی نیوزلند با تعویق افزایش نرخ که قبلا در بازار قیمت گذاری شده بود، به این موضوع واکنش نشان داد. در همین حال، چندین ایالت آمریکا با استناد به بهبود وضعیت بستریها در نتیجه واکسیناسیون، از بازگرداندن قرنطینه خودداری میکنند.
پیدا کردن سوزن در انبار کاه
با این حال، برای ما به عنوان معاملهگر نیازی نیست برای داشتن یک پیشبینی، شاهد یک اصلاح واضح باشیم. اگر بتوانیم درک کنیم که این ارتباط بین تعداد موارد ابتلا نیست، بلکه انتظار تعداد موارد است که می تواند سیاست عمومی را پیش ببرد ، آنگاه میتوانیم الگوهای جالبی را پیدا کنیم.
به عنوان مثال اجازه دهید برگردیم به دلار نیوزلند. دیدیم که هنگامی که تشخیص یک مورد سرایت در جامعه اعلام شد، این جفت ارز به سرعت ریزش کرد.
با این حال، با افزایش موارد ابتلا، کیوی تا سطوح قیمت قبلی خود عقبنشینی کرد. «افزایش» در موارد ابتلا دلالت بر این موضوع داشت که سیاست عمومی در حال تغییر است و لذا بازار واکنش نشان داد. هنگامی که سیاست عمومی مشخص شد، بازار دوباره واکنش نشان داد، حتی با اینکه تعداد موارد ابتلا همچنان در حال افزایش بود.
جریان های ریسکی و امن
درک عمومی بر این است که در شرایط عدم اطمینان، ارزش داراییهای امن افزایش مییابد، در حالی که دارایی های دارای ریسک بیشتر ضعیف عمل می کنند. با این وجود، افزایش سهام فناوری و کاهش طلا در زمستان گذشته در دوران کووید تا حدودی این ایده را رد می کند.
بیایید به این موضوع از دیدگاه متفاوت یک همبستگی معکوس نگاه کنیم. هنگامی که تعداد موارد ابتلا افزایش مییابد، این اطمینان افزایش می یابد که بانک های مرکزی در صورت اعلام محدودیت های جدید سیاستهای سازگار خود را حفظ خواهند کرد. به جای رشد بازار سهام همراه با افزایش موارد کووید، آنچه دیدیم کاهش بازدهی اوراق همزمان با افزایش موارد ابتلا بود، این قضیه به ویژه در مورد بازدهی اوراق با ریسک بیشتر مانند اوراق بازارهای حومه اروپا و بازارهای نوظهور صادق بود.
همبستگی را از کجا پیدا کنیم؟
آن کلاس دارایی که بیشتر تحت تأثیر مستقیم سیاست عمومی و به ویژه سیاست بانک مرکزی قرار دارد، فارکس است.
ارزها همچنین داراییهایی هستند که بیشتر با حوزه اعمال نفوذ دولت تعامل دارند، مانند پوند انگلیس که با دولت بریتانیا تعامل دارد. این قضیه با کالاهایی مانند نفت خام که به روندهای مصرف جهانی پاسخ میدهد متفاوت است یا وضعیت شرکتی مانند ۳M که عمده مشتریان آن در ایالات متحده هستند اما تحت تاثیر مسائل لجستیک و زنجیره تامین از چین است. این طور نیست که تمامی ارز ها با تعداد موارد ابتلا یه کووید در جهان همگام باشند؛ اما هر واحد پولی مسلما سطحی بالاتر از همبستگی با تعداد موراد ابتلا در کشوری را نشان میدهد که اقتصاد آن کشور را نمایندگی میکند.
در مجموع میتوان گفت روندهای مختلف در گسترش همهگیری، سیاست و شرایط اقتصادی بنیادین، طیف گسترده ای از فرصت های معاملاتی جالب را برای معاملهگران ایجاد میکند.
منبع: Forexlive
دیدگاه خود را بنویسید