بازارهای سرمایه هر کشور، به عنوان شاخصی برای سلامت اقتصاد آن کشور و مقایسه ارزش نسبی ارز آن کشور با سایر ارزهای اصلی به کار میروند.
علاوه بر این، قدرت اوراق قرضه یک کشور بر ارزش پول آن کشور تاثیر میگذارد چرا که سرمایهگذاران بزرگ بینالمللی تمایل دارند پول خود را در جایی که بهترین نرخ اوراق قرضه را ارائه میکنند قرار دهند. این جریان «پول بزرگ» میتواند نرخ ارزهای خارجی را که اوراق قرضه آنها بازدهی مطمئنی دارند، به میزان قابل توجهی بالا ببرند.
اوراق قرضه دولتی که عموما توسط خزانهداری یک کشور منتشر میشوند، نقش اساسی در ارزش پول کشورها دارند. چراکه انتشار این اوراق بار بدهی کشور را افزایش میدهند. همچنین بازده متوسط آنها و نسبت تقاضا به عرضه (bid to cover: BTC)، هنگامی که به حراج گذاشته میشوند، میتواند بر بازار فارکس تاثیر بگذارد.
آشنایی و درک نحوه تاثیر نرخ بهره و اوراق قرضه دولتی بر ارزشگذاری ارز بسیار مهم است. این عوامل توسط معاملهگران با تجربه فارکس برای تعیین روندهای بلند مدت ارزها به طور دقیق نظارت می شوند. نوسانات در اوراق خزانهداری آمریکا (به ویژه اوراق قرضه بلندمدت خزانهداری آمریکا) یکی از مهمترین فاکتورهای ارزشگذاری حرکات دلار است که بسیاری از معاملهگران تازهکار معمولا آنها را (حداقل تا زمانی که اهمیت آنها را درک کنند) نادیده میگیرند.
یک معاملهگر فارکس باید آگاه باشد که تغییر در بازده اوراق خزانهداری تاثیر مستقیمی بر ارزشگذاری دلار آمریکا خواهد داشت. به دلیل همبستگی زیاد این دو بازار با یکدیگر، دانش در مورد تاثیر بازدهی اوراق قرضه خزانه داری و بازدهی دیگر اوراق قرضه دولتی بر روی ارز آن کشور میتواند ابزار بسیار قدرتمندی برای یک معاملهگر بازار ارز باشد .
اوراق قرضه چیست؟
اوراق قرضه ابزار بدهی هستند که میتواند توسط شرکتها یا دولتها برای دستیابی به سرمایهای که نیاز دارند قرض بگیرند با نرخ بهره نسبتا کم برای تامین مالی منتشر شوند. (به اوراق منتشر شده توسط خزانه داری هر کشور، اوراق خزانه نیز میگویند.)
دولتها اوراق را در تمام سطوح منتشر میکنند، به عنوان مثال ایالات متحده در سطوح فدرال، ایالتی و شهرداریها اوراق قرضه منتشر میکند.
اوراق قرضه، نسبت به انواع دیگر بدهیها و وامها منابع ارزانتری برای وامستانی دولتها و شرکتها هستند.
ناشر اوراق قرضه شرایط کلی تامین مالی و استقراض را تعیین میکند این شرایط شامل تعیین دوره بازپرداخت اوراق قرضه و نرخ بهره (نرخ کوپن اوراق قرضه) در سطوحی است که به نظر آنها مناسب است. در حراج اوراق قرضه، سرمایهگذاران موافقت میکنند که قیمتی را برای اوراق قرضه پرداخت کنند این قیمت بازده متوسط اوراق قرضه را در حراجی تعیین میکند. خریداران اوراق قرضه عموما کوپنهایی را دریافت میکنند که سود اصلی آنهاست و به طور دورهای در فواصل زمانی ۳۰ روزه، ۶۰ روزه، ۱۲۰ روزه، سه ساله، پنج ساله، ده ساله و ۳۰ ساله پرداخت میشود.
بازدهی اوراق قرضه، بازگشت سرمایه موثر سالانه است با توجه به قیمتی که برای این اوراق پرداخت شده و کوپنهایی که قرار است پرداخت شود. بنابراین وقتی صحبت از بازدهی میشود، منظور بازدهی هر ساله آن نوع از اوراق است.
علاوهبر این، قیمت اوراق مبلغی است که خریدار برای اوراق قرضه پرداخت کرده یا ارزشگذاری فعلی آن اوراق در بازار، همچنین کوپن اوراق بهادار میزان بهرهای است که خریدار اوراق قرضه به صورت دورهای از ناشر اوراق قرضه دریافت میکند.
توجه داشته باشید که قیمت اوراق، رابطه معکوسی با بازده آن دارد. هنگامی که قیمت اوراق قرضه افزایش مییابد، بازده کاهش یافته و هنگامی که قیمت اوراق کاهش مییابد، بازده افزایش مییابد. این یک مفهوم مهم برای معاملهگران فارکس در مورد اوراق خرانهداری است. به طور کلی، اگر سرمایهگذاران نسبت به قیمت اوراق قرضه دیدگاه نزولی داشته باشند، بازده این اوراق افزایش پیدا میکند و نمایانگر نرخ بهره بالاتر در آینده خواهد بود که برای دلار آمریکا یک شرایط صعودی است. به طور مشابه اگر قیمت اوراق قرضه از دیدگاه سرمایهگذاران صعودی باشد، بازده اوراق کاهش یافته و نرخ بهره در آینده نزولی خواهد بود که به صورت کلی برای دلار آمریکا یک دیدگاه نزولی است. دلیل معکوس بودن بازدهی اوراق با قیمت آنها این است که قیمت سررسید اوراق ثابت است و قیمت حال حاضر هرچقدر کمتر از قیمت سررسید باشد دارنده آن سود بیشتری میبرد که به معنای بازدهی بیشتر است؛ پس قیمت کمتر اوراق به معنای درصد سود بیشتر برای دارنده آن است.
اسناد، اوراق و اوراق قرضه دولت ایالات متحده
در این بخش به معرفی اسناد (Bill)، اوراق (Note) و اوراق بلندمدت (Bond) خزانهدرای آمریکا میپردازیم. مواردی که بازده آنها بیشترین تاثیر را بر روی جفت ارزهای عمده در بازار فارکس که شامل دلار آمریکا میشوند دارند. به طور کلی به بدهیهایی با سررسید یک سال یا کمتر اسناد، سررسیدهای بین دو تا ده سال اوراق و به سررسیدهای ده تا سی سال اوراق قرضه گفته میشود.
همچنین باید چند اصطلاح دیگر مرتبط با اوراق قرضه (bond) تعریف شود. در بازار اوراق قرضه اصطلاح «کوپن صفر» به این معنی است که برای این بدهی هیچ کوپنی پرداخت نمیشود. این بدهیها در سررسید دقیقا به قیمت اسمی فروخته میشود.
به عنوان مثال اگر خزانهداری سندی به قیمت ۱۰۰۰ دلار داشته باشید، سرمایهگذار مبلغی کمتر از ۱۰۰۰ دلار برای این سند پرداخت میکند و در زمان سررسید معادل ۱۰۰۰ دلار را به طور کامل دریافت میکند. در این مثال اگر فرض بگیریم سررسید این سند ۶ ماهه بوده و سرمایهگذار در ابتدا ۹۸۰ دلار برای آن پرداخت کرده باشد، این فرد در مدت شش ماه معادل ۲۰ دلار سود کرده یا به عبارت دیگر این سند بازدهی سالانه چهار درصد بدون سود مرکب داشته است.
اسناد خزانه، کوتاهترین سررسید را دارند و همیشه با کوپن صفر عرضه میشوند، در حالی که اوراق و اوراق قرضه خزانهداری سررسید بلند و کوپن دارند. همچنین نرخ بهره اسناد خزانه، به عنوان درصد تعادلی برای کوپنهای پرداختی ابزارهای بدهی بلندمدتتر مانند اوراق و اوراق قرضه خزانهداری استفاده میشوند. این کوپنها به طور دورهای در طول عمر آن ابزار بدهی پرداخت میشوند و منجر به نرخ سود یا بازدهی معینی میشوند که میتواند برای دورههای یاد شده نرخ سودهای غالب بازار را تحت تاثیر قرار دهد و با آنها مقایسه شود.
خزانهداری ایالات متحده معمولا کوپنهای اوراق قرضه خود را پیش از حراج اوراق قرضه اعلام میکند. این کار بدین منظور انجام میشود که سرمایهگذاران بتوانند در مورد مبلغی که میخواهند برای این اوراق پرداخت کنند، تصمیم بگیرند. اگر خزانهداری سود کوپن را نسبت به نرخ بهره غالب، بیشتر تعیین کند، ممکن است تقاضای سرمایه گذاران آنقدر قیمت اوراق را بالا ببرد که از قیمت اعلامی نیز بالاتر برود.
این امر چه تاثیری بر بازار ارزها خواهد داشت؟ اگر سرمایهگذاران خارجی قصد خرید اوراق خزانهداری ایالات متحده در یک حراجی را داشته باشند، برای خرید این اوراق باید دلار آمریکا نیز بخرند. دقیقا به همین دلیل است که وقتی شرایط جغرافیایی سیاسی در هم ریخته میشود، سرمایهگذاران به سمت خرید اوراق خزانه داری ایالات متحده متمایل میشوند، زیرا آنها یک سرمایهگذاری امن محسوب میشوند و برای انجام این کار دلار آمریکا نیز خواهند خرید و یه دلیل افزایش تقاضا، ارزش دلار آمریکا در برابر ارز کشورهای دیگر بالاتر خواهد رفت.
همچنین وقتی ذهنیت سرمایهگذاران بینالمللی به سمت افزایش اشتهای ریسکپذیری سوق پیدا میکند، دیدگاه معقول برای قیمت اوراق خزانه داری آمریکا نزولی و برای بازده اوراق، صعودی خواهد بود. چرا که این سرمایهگذاران به دنبال خرید داراییهای با بیشترین بازده میروند و این ابزارها عموما در ارزهایی غیر از دلار آمریکا ارائه میشوند.
ارزهایی که اغلب مورد توجه سرمایهگذاران ریسک پذیر قرار دارند، ارزهای با بازدهی بالاتر مانند دلار نیوزلند و استرالیا هستند. این ارزها به دلیل کسری حساب جاری (خالص جریان پول از خارج به داخل کشور) زیاد خود، نرخ سود بالاتری را برای جبران خطر کاهش ارزش پول ملی خود ارائه میدهند. بازده بالاتر این ارزها و اوراق قرضه دولتی آنها برای جبران ریسک اضافی سرمایهگذاران ارائه میشوند. معاملهگرانی که به دنبال «معامله انتقالی» (سرمایهگذاری در یک کشور برای سود بردن از تفاوت میان نرخ بهره دو کشور متفاوت) هستند در این نوع شرایط، اقدام به کسب سود میکنند.
همانطور که گفته شد، در زمانهایی که ریسکگریزی افزایش مییابد، تقاضا برای داراییهای خزانهداری آمریکا افزایش یافته و این امر بازده آنها را کاهش میدهد. چراکه در این زمانها سرمایهگذاران ترسیده و تنها به دنبال محافظت از پول خود هستند. ارزهای مورد علاقه در این شرایط بازار به عنوان داراییهای امن شناخته شده و شامل دلار آمریکا، فرانک سوئیس و ین ژاپن هستند. معاملهگرانی که به دنبال «معامله انتقالی» هستند در این شرایط ریسک گریزی، به دنبال سرمایهگذاری نیستند.
استفاده از نسبت تقاضا به عرضه (BTC) راهی برای سنجش تقاضای اوراق قرضه دولتی در حراج
معیار اصلی تقاضای اسناد، اوراق و اوراق قرضه خزانهداری آمریکا همان چیزی است که به آن «نسبت تقاضا به عرضه» گفته میشود. نسبت bid to cover، نسبت حجم اوراق قرضهای که موسسات و سرمایهگذاران متقاضی هستند را با حجم اوراق بدهی را که واقعا برای فروش گذاشته شده است، مقایسه میکند. به عنوان مثال اگر خزانهداری ۱۰ میلیارد دلار اسناد خزانهداری برای فروش در حراجی پیشنهاد دهد و سرمایهگذاران ۱۵ میلیارد دلار پیشنهاد وارد کرده باشند، نسبت تقاضا به عرضه ۱.۵ خواهد بود.
نسبت بالای btc به معنای موفقیت در حراجی است و این معمولا به نفع ارز مربوطه تمام میشود چرا که سرمایهگذاران برای خرید اوراق قرضهای که درخواست آن را دارند باید آن ارز را خریداری کنند. این اطلاعات مهم پس از تمام حراجیهای بزرگ خزانهداری و همچنین پس از حراج اوراق قرضه در سایر کشورها برای عموم منتشر میشود.
به طور معمول، موفقیت حراج خزانهداری بر اساس نسبت bid to cover در هر حراج نسبت به حراجیهای قبلی بررسی میشود. اگر حراج با داشتن نسبت btc بالاتر نسبت به حراجهای قبلی باشد، آن حراجی موفقیت آمیز تلقی میشود.
برخی از تحلیلگران معتقدند که حراج اوراق خزانهداری در صورتی که نسبت پوشش ۲ یا بیشتر داشته باشد بسیار موفق است. به همین ترتیب در صورتی که این نسبت پایین تر از یک باشد، به معنای تقاضای پایین برای آن مورد خاص است. عدم موفقیت حراج به کاهش ارزش دلار منتهی میشود چرا که سرمایهگذاران خارجی تقاضای کمتری برای خرید اوراق قرضه آمریکا و در نتیجه دلار آمریکا خواهند داشت.
بازده اوراق خزانه چگونه بر ارزها تاثیر میگذارد
اوراق قرضه دولتی به دلیل امنیت سرمایهگذاری بالا، در مقایسه با سایر داراییها مانند سهام، بازده کمتری دارند، این بدان دلیل است که پرداخت کوپن (بهره) در اوراق قرضه دولتی تضمین شده است، بنابراین به عنوان یک سرمایهگذاری بسیار امن در نظر گرفته میشود.
با توجه به این نکته، اوراق قرضه شرکتی و اوراق قرضه منتشر شده توسط برخی از شهرداریها که دارای ریسک بیشتری هستند میتوانند ریسک قابل توجهی در قبال پرداخت کوپن (سودهای میاندورهای) یا حتی ریسک عدم بازپرداخت قیمت اسمی اوراق در سررسید را به همراه داشته باشند.
هنگامی که «ریسک گریزی» در بازار افزایش پیدا میکند، این امر منجر به آن میشود که سرمایهگذاران به دنبال اوراق قرضه با کیفیت بالاتر بروند. این سرمایهگذاران تمایل به خرید اوراق قرضه دولت آمریکا دارند و بازده آنها نسبت به آنچه در بازارهای دیگر مشاهده میشود کاهش مییابد. در چنین شرایطی، ارزش دلار آمریکا افزایش مییابد و ارزش نسبی ارزهای دیگر به طور معمول کاهش مییابد.
به عنوان مثالی برای توضیح چگونگی ارتباط ارزش ارز با قیمت اوراق خزانه دولتی در هنگام انتشار دادههای مهم اقتصادی، رابطه بین اوراق خزانهداری ۱۰ ساله ایالات متحده و دلار آمریکا را در نظر بگیرید.
هنگام انتشار داده خرده فروشی آمریکا، در صورتی که این آمار بسیار بهتر از حد انتظار باشد، قیمت اوراق ۱۰ ساله خزانهداری معمولا به شدت سقوط میکند، در نتیجه بازده این اوراق افزایش پیدا میکند.
بازده بالاتر اوراق قرضه نشاندهنده خطر افزایش نرخ بهره در آمریکا است. همچنین اوراق قرضه با بازدهی بالاتر باعث جذب سرمایهگذاران خارجی میشود. که در اثر این رخداد، سرمایهگذاران ارزهای محلی خود را برای خرید دلار به فروش میرسانند. این امر منجر به افزایش قیمت دلار در برابر این ارزها میشود.
همانطور که در مثال بالا اشاره شد، نرخ سود اوراق قرضه دولتی، (که در بازده اوراق خزانهداری منعکس میشود) میتواند تاثیر قابل توجهی بر ارزش دلار آمریکا داشته باشد. نمودار زیر نشان میدهد که معمولا همبستگی قدرتمندی میان بازده اوراق ۱۰ ساله خزانهداری آمریکا با دلار آمریکا در مقابل ین ژاپن از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ وجود داشته است:
این نمودار نشان میدهد که با افزایش بازده اوراق ۱۰ ساله خزانهداری آمریکا، افزایش متناظری در جفت ارز USDJPY دیده میشود. برعکس هنگامی که بازده این اوراق کاهش مییابد، نرخ USDJPY نیز کاهش مییابد. این رخداد، رابطه همبستگی مثبت بین بازده اوراق قرضه دولتی و ارزش دلار را برجسته میکند، که در این مورد ۰.۶۱ است.
اسپرد اوراق قرضه، تفاوت نرخ بهره و معامله انتقالی در فارکس
معاملات اوراق قرضه دولتی و نرخ بازدهی اوراق خزانه میتوانند نقش بسزایی در بازار ارز داشته باشند. با افزایش دسترسی به بازارهای بینالمللی، و هنگامی که اختلاف بازده اوراق قرضه و نرخ بهره افزایش مییابد، مدیران صندوقهای سرمایهگذاری به سمت سرمایهگذاری در کشورهایی که بازده اوراق بیشتری دارند، متمایل میشوند.
به عنوان نمونهای از معامله انتقالی، وضعیتی را در نظر بگیرید که نرخ بهره استرالیا بیش از پنج درصد است در حالی که نرخ بهره ایالات متحده زیر دو درصد است. چنین اختلاف مهمی در نرخ بهره میتواند باعث افزایش تمایل برای سرمایهگذاری بر روی اختلاف نرخ بهره میان این دو اقتصاد بزرگ شود.
موفقترین معاملات انتقالی، دارای بازده مثبت هستند، بدین صورت که ارز با بالاترین نرخ بهره را خریداری کرده و ارزی را که پایینترین نرخ بهره را دارد به فروش برسانید و همچنین میتوانید ترکیبی از معامله انتقالی در کنار استراتژی روندی (directional trend strategy) را به کار برده تا در دوره سرمایهگذاری مورد نظر سود خود را افزایش دهید.
بیشتر بخوانید: راهنمای همبستگی جفت ارزها در بازار فارکس
با ترکیب این دو شرایط دلخواه میتوان از روند صعودی ارزی که در جهت خرید معامله شده همزمان با فروش ارزی که دارای نرخ بهره پایین است، بهره برد. این امر منجر به سود بسیار زیادی برای بعضی از معاملهگران انتقالی در بازار فارکس میشود، همانطور که در سال ۲۰۰۰ معاملهگران با خرید دلار استرالیا در مقابل دلار آمریکا به چنین سودی دست یافتند.
در آن زمان اسپرد (به فاصله میان دو چیز اسپرد میگویند: برای مثال فاصله بین بازده اوراق دو کشور) بازدهی میان دلار آمریکا و دلار استرالیا افزایش یافت و دلار استرالیا در عرض چند ماه شروع به صعود کرد. تفاوت میان نرخ بهره در آن زمان ۲.۵ درصد به نفع دلار استرالیا بود که به افزایش ۳۷ درصدی نرخ دلار استرالیا در برابر دلار آمریکا طی سه سال انجامید. در آن زمان، معاملهگران علاوه بر کسب سود ناشی از حرکات قیمت، سود روزانه (تفاوت نرخ بهره) حاصل از معامله انتقالی را نیز دریافت میکردند.
در کنار جفت ارز محبوب AUDUSD برای معامله انتقالی، ارزهای با بازدهی پایین مانند فرانک سوئیس یا ین ژاپن در برابر ارزهای با بازده بالا مانند دلار استرالیا و نیوزلند فروخته شدند و برای معامله انتقالی استفاده شدند. این روش معاملهگری به ویژه در سال ۲۰۰۷ بسیار سودآور بود، در آن زمان بازده اوراق قرضه ژاپن تنها نیم درصد بوده و بازده اوراق قرضه استرالیا تا ۸.۲۵ نیز رسید.
در زمان بحران اقتصاد جهانی در سال ۲۰۰۸، بازار بین المللی اوراق قرضه جایگاه قابل توجهی پیدا کرده بود. بسیاری از کشورها شروع به کاهش نرخ بهره کردند که منجر به خنثی شدن معاملات انتقالی شده و فشار مستمر بر دلار استرالیا و نیوزلند وارد کرد.
بیشتر بخوانید: ۸ استراتژی معاملاتی برتر فارکس و مزایا و معایب آن
در سالهای اخیر با کاهش اختلاف بین بازده در ارزهای اصلی، محبوبیت استراتژی معامله انتقالی کاهش یافته است. با این وجود برخی صندوقهای پوشش ریسک، بانکهای سرمایهگذاری و سایر موسسات مالی همچنان از تفاوت نرخ بهره در زمانی که فکر میکنند میتوانند بازدهی مناسبی داشته باشند، استفاده میکنند.
منبع: forextraininggroup
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFXبپیوندید.
بیشتر بخوانید:
دیدگاه خود را بنویسید